لیزا نیکول برنان جابز نویسنده امریکایی متولد 1978 ، دختر استیو جابز بنیان گذار شرکت اپل است. در سال 2018 کتاب وی تحت عنوان "راز دختر استیو جابز" در امریکا منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. این اثر روایت زندگی نویسنده است. دختری که ابتدا توسط پدرش انکار شد و سرانجام پس از گذراندن چالش های زیادی، توسط پدر پذیرفته شد.

همچنین، این اثر روایتی متفاوت و پیچیده از شخصیت استیو جابز از زبان دختر بزرگش لیزاست.

بخشی از کتاب:

او داستان را طوری برای من تعریف می‌کرد که انگار منظور خاصی پشت داستان بود اما من نمی‌توانستم آن را بفهمم.

مادر و پدرم عاشق یکدیگر شده بودند. پدرم نامه های طولانی برای ویرجینیا می‌نوشت و آن ها را از زیر در به داخل خانه می‌انداخت، او ویرجینیا را ستمگر می‌دانست و به او التماس می‌کرد تا از اذیت کردن مادرم دست بردارد. پدرم آن زمان همانند ناجی مادرم بود، او به زیبایی، استعداد و حساسیت مادرم توجه می‌کرد و به او اهمیت می‌داد در حالی که مادر خودش با او دیوانه وار خشن رفتار می‌کرد. پدرم به مادرم گفته بود: "تو خلاق ترین آدمی هستی که من تو عمرم دیدم".

پدر و مادرم همراه یکدیگر شروع به مصرف قرص کردند، برای پدرم تجربه اولش بود. کمی طول می‌کشید تا قرص تاثیرش را روی بدن شروع کند، مادرم به پدرم گفت: "یه کم وایسا و بعد یه مدت خودت می‌فهمی دیگه چیزای اطرافت عادی نیستن و اونجاست که عشق و حال شروع می‌شه".

قضیه مصرف مواد مخدر مادرم من را ناراحت کرد اما گفت: "ناراحت نباش لیزا، فقط یه بار بود؛ اونم توی قدیم ندیما".

مادرم گفت پدرم از اینکه در طول تاثیر دارو رفتار احمقانه‌ای انجام دهد، می‌ترسید و از مادرم قول گرفته بود که اگر رفتار عجیبی از او سر زد، او را متوقف کند. این قضیه تقریبا حوالی وقتی بود که پدرم به مادرم گفته بود یک روز ثروتمند و مشهور می‌شود و خودش را در دنیا گم خواهد کرد.

من پرسیدم: "یعنی چی؟ خودش رو گم می کنه"؟

و پدرم را در حالی که میان جمعیت سردرگم بود، تصور کردم.

پاسخ داد: "

یعنی، جهت اخلاقیش رو گم کنه، شخصیت و روحش رو به قدرت و پول و دستاوردهای جهانی بفروشه. خودش رو از شکل عادیش خارج کنه و ارتباط با روحش رو از دست بده".