این اثر نوشته سارا نوویچ نویسنده آمریکایی-کروات است که در سال 2016 برنده جایزه الکس و نیز نامزد جایزه بهترین کتاب داستانی گودریز در سال 2015 شد.

داستان این رمان درباره جنگ خانمان سوز بالکان و خانواده‌ای در زاگرب است که در طول جنگ زندگی‌شان دستخوش تغییر و تحول زیادی می‌شود. راوی داستان سعی در فراموشی گذشته تلخ خود دارد و به دنبال کسب هویتی تازه است.

قسمتی از کتاب:

دیگرخبری از هیجان یا اضطراب نبود. فقط ترس بود. ترس واقعی. احساس کردم سرم گیج می‌رود. انگار کسی دور گردنم طناب بسته و تمام هوای درونم را خفه کرده باشد. پشت سرما، صدای فریاد معلم می‌آمد که دستور می‌داد به خانه برگردیم. هنوزهم تک و توک افرادی که تازه از پناهگاه بیرون می‌آمدند، با بهت و وحشت به صحنه نگاه می‌کردند. دست لوکا را گرفتم. دختر کناری‌ام، گوشۀ پیراهنم را چنگ زده بود. بقیۀ هم‌کلاسی‌ها، کنار هم جمع شدند و درکنار یکدیگر، زنجیره‌ای نامنظم تشکیل دادیم. درآن لحظه جدا شدن ازهم، حتی ترسناک‌تر از رفتن به سوی شهری در آتش به نظرمی‌رسید.