جو دیسپنزا" در تحقیقات خود به موضوعی پی برد که برایش بسیار جذاب بود .او متوجه شد افراد عادی برای رسیدن به مطلوب زندگی خود،کارهای بسیار غیر عادی انجام میدهند.کتاب ماورای طبیعی شدن ،شاهکاری از دکتر جو دیسپنزا است. که با آن به قدرت ماورای طبیعی که خداوند در وجود شما قرار داده پی خواهید برد. جو دیسپنزا در این کتاب به شما می‌آموزد که چطور فراتر از زندگی عادی قدم بردارید و خود را وارد یک زندگی خارق العاده کنید که خالق آن خودتان هستید. دکتر جو، آموزه‌های علمی مانند اپی‌ژنتیک، بیولوژی مولکولی، فیزیک کوانتومی را با تجربه‌های عرفانی عرفا (مانند ملارپا که در کتاب به آن اشاره می‌کند ) و یا مانند (مرتاض‌های هندی ) با هم ترکیب کرده تا به شما ثابت کند افراد عادی می‌توانند کارهای غیرعادی انجام دهند. ماورای طبیعی شدن تمرین‌هایی دارد که در این کتاب دکتر جو آنها را کاملا بیان می‌کند. که نقطه اوج این تمرین‌ها ایجاد این توانایی در فرد است که بتواند در قلمروی عرفان قدم بگذارد. البته این کار را با پلی که میان دنیای علم و دنیای عرفان می‌زند انجام میدهد. قسمتهایی از کتاب وقتی انسان در حالت پایداری از استرس باشد، انسجام مرکز قلبی اش از بین رفته و توانایی آفرینش او دچار اختلال می شود. مغز در پاسخ به ریتم آشفتۀ قلب از هم پاشیده و انسجامش را از دست می دهد و این عدم انسجام در دو شاخۀ سیستم عصبی خودمختار بازتاب می یابد. اگر سیستم عصبی پاراسمپاتیک ترمز و سیستم عصبی سمپاتیک گاز باشد، درحالی که این دو خلاف هم کار کنند، پیامی که به بدن ارسال می شود بدین گونه است: پایتان روی ترمز است، اما به ماشین گاز می دهید! لازم نیست متخصص خودرو باشید تا بتوانید اثرات مخرب این نیروهای مخالف را درک کنید. ترمز ماشین خراب می شود، به گیربکس فشار می آید و مقاومت ایجاد شده سبب اتلاف انرژی و کاهش بهینگی مصرف سوخت می شود. تداوم این تنش سبب تحلیل بدن شده و توانایی ترمیم و حفظ سلامتی را از بین می برد و انعطاف و شادابی را از آن سلب می کند. اگر بگوییم انعطاف بر مدیریت بهینۀ انرژی استوار است، بر اثر استرس مزمن، نیرو به طور کامل تحلیل رفته و ممکن است بیمار شوید. هرچه بیشتر به این حالت اضطرابی معتاد شویم، احتمال اینکه قلبمان را باز کرده، به درون غور کرده و به صورت ارادی انسجام قلبی ایجاد کنیم، کمتر است